فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    حاد به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی

    haad[d]

    sharp

    sharp, pungent, shrill, [adv.] quickly, swiftly

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    acute

    درد

    exquisite

    live

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد حاد

    1. مترادف:
      بحرانی خطرناک وخیم
      متضاد:
      آسان سهل کند
    1. مترادف:
      شدید تند سخت
    1. مترادف:
      مهلک بران تند تیز بغرنج دشوار شاق غامض مشکل
    1. مترادف:
      برا قاطع

    ارجاع به لغت حاد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «حاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حاد

    لغات نزدیک حاد

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید