آخرین به‌روزرسانی:

جادوگری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

افسونگری

فونتیک فارسی

jaadoogari
اسم

sorcery, magic, witchery, wizardry, witchcraft, sortilege, necromancy, voodooism, thaumaturgy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

آن‌ها را با جادوگری از زندان‌هایشان آزاد کرد.

She used magic to free them from their prisons.

جادوگری در داستان، خوانندگان جوان را مجذوب خود کرد.

The sorcery in the story captivated the young readers.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جادوگری

  1. مترادف:
    ساحری سحر فسون
  1. مترادف:
    افسونگری

ارجاع به لغت جادوگری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جادوگری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جادوگری

لغات نزدیک جادوگری

پیشنهاد بهبود معانی