آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

جادوگری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jaadoogari /

sorcery, magic, witchery, wizardry, witchcraft, sortilege, necromancy, voodooism, thaumaturgy

sorcery

magic

witchery

wizardry

witchcraft

sortilege

necromancy

voodooism

thaumaturgy

افسونگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

آن‌ها را با جادوگری از زندان‌هایشان آزاد کرد.

She used magic to free them from their prisons.

جادوگری در داستان، خوانندگان جوان را مجذوب خود کرد.

The sorcery in the story captivated the young readers.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جادوگری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
ساحری سحر فسون
مترادف:

ارجاع به لغت جادوگری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جادوگری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جادوگری

لغات نزدیک جادوگری

پیشنهاد بهبود معانی