آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

جارو کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / jaaroo kardan /

to sweep, to broom

to sweep

to broom

با جارو تمیز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فراش کف مدرسه را هرروز عصر جارو می‌کرد.

The janitor swept the floors of the school every evening.

باد برگ‌های افتاده را جارو کرد.

The wind swept the fallen leaves.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جارو کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت جارو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جارو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جارو کردن

لغات نزدیک جارو کردن

پیشنهاد بهبود معانی