to give an answer, to receiving an answer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او جواب سوال را نگرفت.
He didn't give an answer to the question.
من با صبر منتظر جواب گرفتن بودم.
I waited patiently for receiving an answer.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جواب گرفتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جواب گرفتن