آخرین به‌روزرسانی:

حرامزاده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / haraamzaade /

illegitimate, bastard, fatherless, misbegotten, born out of wedlock

فرزند نامشروع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

حرامزاده! او را به گریه انداختی.

You bastard! You've made her cry.

حرامزاده‌ی خوش‌شانس

lucky bastard

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حرامزاده

  1. مترادف:
    خشوک خطایی‌بچه خطازاده روسپی‌زاده زنازاده سند سندره غیرزاده ناپاک‌زاده نامشروع ولدالزنا
    متضاد:
    حلال‌زاده

ارجاع به لغت حرامزاده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حرامزاده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حرامزاده

لغات نزدیک حرامزاده

پیشنهاد بهبود معانی