آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

حشری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / hashari /

oversexed, hot, virile, horny, nymphomaniac

oversexed

hot

virile

horny

nymphomaniac

شهوتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او بعداز تماشای آن فیلم عاشقانه کمی حشری شد.

He felt a bit horny after watching that romantic movie.

دوباره حشری شده است!

He has the hots again!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حشری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
خارشکی

ارجاع به لغت حشری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حشری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حشری

لغات نزدیک حشری

پیشنهاد بهبود معانی