آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

    خیال به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / khiyaal /

    imagination, thought, imagery, vision, reflection, fancy, suspicion, ideal, notion, intention, whim, supposition, opinion

    imagination

    thought

    imagery

    vision

    reflection

    fancy

    suspicion

    ideal

    notion

    intention

    whim

    supposition

    opinion

    فکر، تصور

    اکبر کوشید آن خیال را از خود دور کند.

    Akbar tried to banish that thought.

    او این خیال را در سر می‌پروراند که روزی فرزند گم‌شده‌ی خود را خواهد یافت.

    He was cherishing the thought that someday he would find his lost child.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    خیال ثروت و قدرت در سر داشتن

    to have visions of wealth and power

    شعر او خیال همه را به خود جلب کرد.

    Her poem captured everyone's imagination.

    اسم
    فونتیک فارسی / khiyaal /

    illusion, delusion, apparition, phantom, phantasm, nonentity, hallucination

    illusion

    delusion

    apparition

    phantom

    phantasm

    nonentity

    hallucination

    وهم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    خیال عظمت

    illusion of grandeur

    این فکر که پول می‌تواند خوشبختی را بخرد خیالی بود که اکثر مردم در سر داشتند.

    The idea that money can buy happiness is a delusion that many people hold.

    اسم
    فونتیک فارسی / khiyaal /

    image, mind's eye

    image

    mind's eye

    تصویر

    در خیالم هنوز برادرم را می‌بینم.

    In my mind's eye, I can still see my brother.

    تصویر غروب آفتاب در ساحل در خیالم واضح بود.

    The image of the sunset at the beach was vivid in my mind's eye.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خیال

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    توهم گمان وهم
    مترادف:
    پندار پنداشت تخیل
    مترادف:
    اندیشه تصور تفکر فکر
    مترادف:
    مخیله
    مترادف:
    نقشه
    مترادف:
    سودا وسواس
    مترادف:
    تصویر تندیس شبح
    مترادف:
    قصد آهنگ عزم تصمیم

    ارجاع به لغت خیال

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خیال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیال

    لغات نزدیک خیال

    • - خیاطی اتوموبیل
    • - خیاطی کردن
    • - خیال
    • - خیال آشوب
    • - خیال آفرین
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.