cousin, maternal uncle's daughter
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او دختردایی مایک است.
She is a cousin of Mike's.
خانه متعلق به دخترداییام بود.
The house belonged to my cousin.
کلمهی «دختردایی» در زبان انگلیسی به maternal cousin (female) یا maternal cousin sister ترجمه میشود.
در زبان فارسی، «دختردایی» به معنای دختر برادر مادر است؛ یعنی نسبت خانوادگی که از طرف مادر شکل میگیرد. این نوع خویشاوندی از خانواده مادری محسوب میشود و معمولاً در فرهنگهای شرقی و بهویژه در جوامع ایرانی اهمیت ویژهای دارد. دختردایی به عنوان یکی از نزدیکترین اقوام مادری شناخته میشود و روابط بین آنها معمولاً گرم و صمیمانه است، چرا که از دوران کودکی و در محافل خانوادگی ارتباط زیادی بین آنها برقرار میشود.
در بسیاری از جوامع، دختردایی و داییزادهگان مادری نقش مهمی در حمایتهای عاطفی، فرهنگی و اجتماعی دارند. این رابطه، فراتر از صرفاً نسبتی خونی است و اغلب همراه با مسئولیتهای خانوادگی و احترام متقابل است. در مراسمهای خانوادگی، جشنها و مناسبتهای مختلف، دخترداییها حضور فعالی دارند و این پیوند خانوادگی به حفظ و تقویت ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کمک میکند.
از لحاظ زبانی و اجتماعی، اصطلاح دختردایی یک نمونه از عبارات خاص فرهنگ فارسی است که رابطهی دقیق خانوادگی را مشخص میکند و مشابه آن در زبانهای دیگر گاهی به این دقت یافت نمیشود. این اصطلاح نمایانگر اهمیت ساختارهای خانوادگی در فرهنگ ایرانی است که روابط خانوادگی گسترده و پیچیدهای را بازتاب میدهد.
رابطه دختردایی نه تنها به دلیل خویشاوندی بلکه به علت تعاملات روزمره، خاطرات مشترک و تجارب زندگی در کنار هم، به یکی از مهمترین روابط میان اقوام مادری تبدیل شده است. این رابطه میتواند منبعی ارزشمند از حمایت عاطفی، درک متقابل و حس تعلق به خانواده گستردهتر باشد که تأثیر عمیقی بر رشد فردی و اجتماعی افراد دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دختر دایی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دختر دایی