to touch, to feel (with hands)
او نزدیک شد؛ ولی از دست زدن به مار چندشش شد.
He got close but funked touching the snake.
هنگام دست زدن به توری داغ فر مراقب باشید.
Be careful when touching the hot oven rack.
to change (the content of), to manipulate, to tamper
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قبلاز ارسال باید دست به محتوای سند میزدم.
I had to change the content of the document before submitting it.
ویراستار مجبور شد محتوای مقاله را دست بزند تا جذابتر شود.
The editor had to tamper the content of the article to make it more engaging.
to clap, to applaud, to plaudit
صدای دست زدن او را از آنطرف اتاق میشنیدم.
I could hear her clap from across the room.
مردم شروع به دست زدن و تکان دادن پرچمها کردند.
People began to applaud and wave flags.
to embark on, to resort, to take action
آمادهی دست زدن به هر ماجرایی بودم.
I was ready to embark upon any adventure.
او به کار جوانمردانهای دست زد.
He resorts a bravely action.
to move, to displace
ساخت بزرگراه جدید باعث دست زدن به بسیاری از حیاتوحش در این منطقه خواهد شد.
The construction of the new highway will displace a lot of wildlife in the area.
طرح دولت برای بهبود بخشیدن به محله باعث دست زدن به خانههای بسیاری از ساکنان کمدرآمد خواهد شد.
The government's plan to gentrify the neighborhood will displace many low-income residents house.
کلمهی «دست زدن» در زبان انگلیسی معمولاً به صورت to clap یا to touch ترجمه میشود، اما معنای آن بسته به زمینهای که در آن استفاده میشود، متفاوت است.
در کاربرد اول، «دست زدن» به معنای کف زدن و ابراز شادی یا تشویق است. زمانی که کسی اجرای خوبی دارد—مثلاً در تئاتر، کنسرت یا سخنرانی—افراد با دست زدن تحسین و رضایت خود را نشان میدهند. این نوع دست زدن، یک رفتار اجتماعی و فرهنگی است که در بسیاری از نقاط جهان شناختهشده و پذیرفتهشده است. کف زدن میتواند نمادی از تأیید، شادی، مشارکت یا حتی احترام باشد. برای مثال، وقتی کسی در پایان یک سخنرانی از حضار میخواهد دست بزنند، در واقع دعوت به مشارکت در تأیید موفقیت یا پایان آن لحظه است.
در کاربرد دوم، «دست زدن» به معنای لمس کردن چیزی یا کسی است. در این حالت، میتواند معنای فیزیکی خالص داشته باشد، مثلاً وقتی کودک به آتش نزدیک میشود و گفته میشود «بهش دست نزن، میسوزی»، یا میتواند مفهومی عاطفی یا حتی جنسی داشته باشد که بسته به بافت جمله و رابطهی بین افراد، شدت و معنا تغییر میکند. در این معنا، «دست زدن» ممکن است از نظر فرهنگی یا اخلاقی حساسیتبرانگیز باشد، بهویژه اگر بدون رضایت طرف مقابل صورت گیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دست زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دست زدن