فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دستگیر به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

dastgir

arrested, captured, who gives relief to others

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دستگیر

  1. مترادف:
    اسیر بازداشت توقیف گرفتار
  1. مترادف:
    مددکار مساعد یار یاور
  1. مترادف:
    پیر قطب مراد مرشد

ارجاع به لغت دستگیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دستگیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دستگیر

لغات نزدیک دستگیر

پیشنهاد بهبود معانی