فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دنبال چیزی گشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • گشتن، جستجو کردن
  • فونتیک فارسی

    donbaale chizi gashtan
  • فعل متعدی
    to search for something, to look for something
    • - او دنبال کار می‌گشت.

    • - He was looking for a job.
    • - باید به مغازه برمی‌گشتم تا دنبال کیفم بگردم.

    • - I had to return to the store to look for my purse.
  • مجازی fish
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دنبال چیزی گشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دنبال چیزی گشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دنبال چیزی گشتن

پیشنهاد بهبود معانی