to search for something, to look for something
او دنبال کار میگشت.
He was looking for a job.
باید به مغازه برمیگشتم تا دنبال کیفم بگردم.
I had to return to the store to look for my purse.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دنبال چیزی گشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دنبال چیزی گشتن