فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دنبال چیزی گشتن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گشتن، جستجو کردن

فونتیک فارسی

donbaale chizi gashtan
فعل متعدی

to search for something, to look for something

او دنبال کار می‌گشت.

He was looking for a job.

باید به مغازه برمی‌گشتم تا دنبال کیفم بگردم.

I had to return to the store to look for my purse.

مجازی fish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دنبال چیزی گشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دنبال چیزی گشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دنبال چیزی گشتن

لغات نزدیک دنبال چیزی گشتن

پیشنهاد بهبود معانی