آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

دنج به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / denj /

عامیانه retired, secluded, peaceful, private

retired

secluded

peaceful

private

خلوت

آن‌ها کلبه‌ای دنج در کوه‌ها خریدند تا از شلوغی دور شوند.

They bought a retired cottage in the mountains for a peaceful getaway.

او در مکانی دنج از سروصدای شهر آرامش یافت.

He found solace in a secluded away from the city's noise.

صفت
فونتیک فارسی / denj /

عامیانه cozy, snug, homey, homelike

cozy

snug

homey

homelike

آرام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او عاشق این بود که به کاشانه‌ی دنج کوچکش برود و شعر بنویسد.

She loved to go to her cozy little nest and write poetry.

اتاق هتل دلباز و دنج بود.

The hotel room was lively and homey.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دنج

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
آرام خلوت خلوتکده خلوتگاه دورافتاده ساکت

ارجاع به لغت دنج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دنج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دنج

لغات نزدیک دنج

پیشنهاد بهبود معانی