آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

دودی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / doodi /

smoky, smoked, fumy, fumigated

smoky

smoked

fumy

fumigated

دودگرفته

سوسیس لند‌یگر طعمی دودی و خوش‌مزه دارد.

The Landjäger sausage has a smoky and savory flavor.

ماهی دودی

smoked fish

صفت
فونتیک فارسی / doodi /

addict, addicted to smoking

addict

addicted to smoking

معتاد به دخانیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او فردی دودی است که نمی‌تواند یک روز را بدون سیگار بگذراند.

He is an addict smoker who can't go a day without a cigarette.

مرد دودی همیشه یک پاکت سیگار همراه دارد.

The addicted to smoking man always carries a pack of cigarettes.

اسم صفت
فونتیک فارسی / doodi /

رنگ smoke-colored, dark gray, sooty, soot-colored

smoke-colored

dark gray

sooty

soot-colored

خاکستری تیره

ابرهای دودی پس‌از آتش آسمان را پوشاندند.

The smoke-colored clouds covered the sky after the fire.

او دیوارها را به‌رنگ دودی رنگ کرد.

He painted the walls a dark gray color.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دودی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دودی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دودی

لغات نزدیک دودی

پیشنهاد بهبود معانی