religious, divine, sacred
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آزار مردمی که در امور دینی هم عقیده نیستند
the persecution of people who differ on religious matters
بهعنوان فردی مؤمن، او هر روز دعا میخواند و از تعالیم دینی پیروی میکند.
As a believer, he prays every day and follows religious teachings.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دینی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دینی