آخرین به‌روزرسانی:

رویت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ro'yat /

seeing, sight, sighting, vision, inspection, detection, notice

دیدار، دیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

با رویت او، به نظر می‌رسید که کمی روشن شده است.

Seeing him, she seemed to brighten a little.

دور از رویت، دور از ذهن (از دل برود هرآن‌که از دیده برفت).

Out of sight, out of mind.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رویت

  1. مترادف:
    دید دیدار دیدن مشاهده نظر

ارجاع به لغت رویت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رویت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رویت

لغات نزدیک رویت

پیشنهاد بهبود معانی