poison, venom, toxicity, bane, toxin, tox-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شیر و آب اثر زهر را خنثی کرد.
Milk and water annulled the poison's effect.
زهر کشنده
a deadly poison
سیگار برای تو زهر است.
Cigarettes are poison for you.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زهر