all, all over, throughout, entire, entirely, through, pan-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شایعه در سراسر شهر پیچید.
The rumour spread through the town.
قطعات هواپیما در سراسر مزرعه پراکنده شده بود.
Pieces of the airplane were scattered through the field.
در سراسر عمرش
throughout his life
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سراسر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سراسر