با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سرعت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تندی
  • فونتیک فارسی

    sor'at
  • اسم
    speed, rapidity, fastness, quickness, fleetness, expedition, clip, haste, velocity, promptness, speediness, celerity, dispatch, swiftness
    • - کامیون‌های سنگین و پر سروصدا با سرعت کم از پل رد می‌شدند.

    • - Lumbering trucks were passing the bridge at low speed.
    • - سرعت سرسام‌آور

    • - breakneck speed
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سرعت

ارجاع به لغت سرعت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرعت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرعت

پیشنهاد بهبود معانی