فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ناب
  • فونتیک فارسی

    sare
  • صفت
    pure, plain, unadulterated, refined, sterling, analloyed
    • - فارسی سره

    • - pure Persian
    • - آب سره از چشمه‌ی کوهی

    • - the pure water from the mountain spring
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سره

ارجاع به لغت سره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سره

پیشنهاد بهبود معانی