فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سرکوب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خفه‌سازی

فونتیک فارسی

sarkoob
اسم

suppression, oppression, stifling, clampdown, frustration, curbing, repression

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سرکوب بیان آزاد نقض حقوق بشر است.

The repression of free speech is a violation of human rights.

دوره‌ی سرکوب و مقاومت

period of repression and resistance

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرکوب

  1. مترادف:
    اختناق قلع‌وقمع مضمحل منکوب
  1. مترادف:
    ضربه ضربت لطمه
  1. مترادف:
    گوشمال

ارجاع به لغت سرکوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرکوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرکوب

لغات نزدیک سرکوب

پیشنهاد بهبود معانی