pulverized, worn, ground, abraded, eroded, chafed, rasped, threadbare
pulverized
worn
ground
abraded
eroded
chafed
rasped
threadbare
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سوده شدن
to get worn away
زعفران سوده
powdered saffron
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سوده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوده