فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سوگلی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • محبوب، عزیز، برگزیده
  • فونتیک فارسی

    sogoli
  • صفت
    favorite, pet, minion, grise, belle, eminence
    • - او چندین همسر داشت ولی سوگلی او محترم نام داشت.

    • - he had many wives, but his favorite was named Mohtaram.
    • - هدیه‌ای برای معلم سوگلی‌ام

    • - a gift to my favorite teacher
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سوگلی

ارجاع به لغت سوگلی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوگلی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوگلی

لغات نزدیک سوگلی

پیشنهاد بهبود معانی