atrocity, cruelty, wretchedness, villainy, wickedness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شقاوت آن دیکتاتور هیچ مرزی نداشت.
The cruelty of the dictator knew no bounds.
شقاوت اعمال او تکاندهنده بود.
The cruelty of his actions was shocking.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شقاوت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شقاوت