آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳

    طرف به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / taraf /

    side, direction, hand, way, flank, part

    side

    direction

    hand

    way

    flank

    part

    جهت

    صندلی‌ها در ردیف‌های سه‌‌تایی در دو طرف هواپیما قرار دارند.

    The seats are three abreast on either side of the plane.

    سربازان در دو طرف رودخانه مستقر شده بودند.

    The troops were disposed on both hands of the river.

    اسم
    فونتیک فارسی / taraf /

    opposite, counterpart, side, face

    opposite

    counterpart

    side

    face

    سمت مخالف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    فروشگاه در طرف دیگر خیابان واقع شده است.

    The store is located on the other side of the street.

    او در طرف مقابل میز در طول جلسه ایستاده بود.

    She stood on the opposite side of the table during the meeting.

    اسم
    فونتیک فارسی / taraf /

    at, toward, around, near, in

    at

    toward

    around

    near

    in

    هنگام

    محل‌های جالب زیادی برای کشف در اطراف شهر وجود دارد.

    There are many interesting places to explore around the city.

    پارک طرف رودخانه است.

    The park is near the river.

    ضمیر
    فونتیک فارسی / taraf /

    date, opponent, party, guy, person, competitor

    date

    opponent

    party

    guy

    person

    competitor

    او

    برای خراب کردن روحیه‌ی طرف مرتباً سوت می‌زد.

    To psych up his opponent, he kept whistling.

    در این بازی، هر طرف باید از مهارت‌های خود به‌درستی استفاده کند.

    In this game, every person must use their skills wisely.

    اسم
    فونتیک فارسی / tarf /

    ادبی corner, side, rim

    corner

    side

    rim

    گوشه

    درختی زیبا در طرف حیاط رشد کرده است.

    There’s a beautiful tree growing at the corner of the yard.

    کودکان در طرف زمین بازی بازی کردند.

    The children played on the side of the playground.

    اسم
    فونتیک فارسی / tarf /

    side glance, a look for the side of the eye

    side glance

    a look for the side of the eye

    نگاه از گوشه‌ی چشم

    با طرفی سریع به او اطمینان داد که همه‌چیز خوب است.

    With a quick side glance, he reassured her that everything was fine.

    او طرفی به او انداخت و نیت‌هایش را زیر سوال برد.

    She gave him a side glance, questioning his intentions.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد طرف

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    جانب جهت حاشیه سمت سو صوب عرض قبل کران کرانه کنار ناحیه
    مترادف:
    حریف معارض
    مترادف:
    فلانی
    مترادف:
    مخاطب
    مترادف:
    حدود حوالی
    مترادف:
    رو سطح ور
    مترادف:
    گوشه‌چشم نیم‌نگاه
    مترادف:
    کنار کناره

    ارجاع به لغت طرف

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «طرف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طرف

    لغات نزدیک طرف

    • - طرز نشستن
    • - طرز نگهداشتن
    • - طرف
    • - طرف آفتابگیر
    • - طرف اعتماد
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.