آخرین به‌روزرسانی:

عملکرد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / amalkard /

operation, working, action, function, performance, activity, showing

نتیجه‌ی عمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

اثربخشی برنامه‌ی آموزشی جدید از عملکرد بهبودیافته‌ی کارکنان مشخص بود.

The effectiveness of the new training program was evident in the improved performance of the employees.

عملکرد این موتور

this engine's performance

نمونه‌جمله‌های بیشتر

عملکرد عالی

excelling performance

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عملکرد

  1. مترادف:
    حاصل راندمان فعل کارکرد میزان‌کار نتیجه

سوال‌های رایج عملکرد

عملکرد به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «عملکرد» در زبان انگلیسی معمولاً به performance ترجمه می‌شود، ولی بسته به زمینه می‌تواند معادل‌هایی چون function، operation یا efficiency نیز داشته باشد.

«عملکرد» واژه‌ای است که به چگونگی انجام یک کار یا واکنش یک فرد، سیستم یا چیز نسبت به شرایط خاص اشاره دارد. این کلمه در حوزه‌های مختلف، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد. در مدیریت و منابع انسانی، عملکرد به میزان موفقیت یا اثربخشی یک فرد در انجام وظایفش اطلاق می‌شود. برای مثال، وقتی می‌گوییم «عملکرد کارمند خوب بوده»، یعنی فرد توانسته است به شکل مؤثر، دقیق و به‌موقع وظایف محوله را انجام دهد. در این حوزه، عملکرد معمولاً با ارزیابی، شاخص‌های بهره‌وری و اهداف کاری همراه است.

در حوزه‌ی فنی و مهندسی، عملکرد ممکن است به بازدهی یا توانایی یک دستگاه یا سیستم در انجام وظایف خاص اشاره داشته باشد. برای مثال، عملکرد یک موتور، یعنی اینکه تا چه اندازه بهینه، سریع، و با مصرف انرژی کم کار می‌کند. در پزشکی، عملکرد اعضای بدن، مثل عملکرد قلب یا عملکرد کلیه، نشان‌دهنده‌ی سلامت، توانایی و کیفیت کارکرد آن اندام است.

اما عملکرد صرفاً به کمیت یا نتیجه محدود نمی‌شود؛ گاه جنبه‌ی کیفی دارد. مثلاً در هنر، وقتی از «عملکرد یک بازیگر روی صحنه» صحبت می‌کنیم، منظور کیفیت اجرای او، میزان تأثیرگذاری‌اش، و توانایی‌اش در انتقال احساسات است. در این معنا، عملکرد با حضور ذهن، آمادگی، تسلط و ارتباط با مخاطب پیوند می‌خورد.

عملکرد همچنین می‌تواند نشان‌دهنده‌ی میزان هماهنگی اجزا در یک کل باشد. مثلاً در یک تیم ورزشی، عملکرد تیم نه‌فقط به توانایی بازیکنان، بلکه به هماهنگی، روحیه و استراتژی نیز بستگی دارد. به بیان دیگر، عملکرد حاصلِ تعامل میان توانمندی، شرایط، انگیزه و مدیریت است.

عملکرد» معیاری است که ما از طریق آن کیفیت و نتیجه‌ی کارها، تصمیمات، سیستم‌ها یا انسان‌ها را بررسی می‌کنیم. چه در سطح فردی، چه در سطح سازمانی یا فنی، عملکرد تعیین می‌کند که آیا آنچه باید انجام می‌شده، به بهترین شکل ممکن انجام شده است یا نه.

ارجاع به لغت عملکرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عملکرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عملکرد

لغات نزدیک عملکرد

پیشنهاد بهبود معانی