selling, sale, trade, trading, disposition, vending, vendition, retailing, bargaining, jobbing, vendue
فروش سهامی که (تا مدت تعیینشده) بیسود خواهند بود.
Stocks selling ex-dividend.
چند سال است که فروش نوشابههای الکلی غیرقانونی شده است.
The sale of alcoholic drinks has been illegalized for some years.
sales, proceeds
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تبلیغات خوب موجب فروش خوب میشود.
Good advertising leads to good sales.
آنها فروش پایین را به استراتژیهای ضعیف بازاریابی مربوط دانستند.
They attributed the low sales to poor marketing strategies.
a combining form (meaning: seller)
سبزیفروش
greengrocer
گلفروش
florist
کلمهی «فروش» در زبان انگلیسی به sale یا selling ترجمه میشود.
واژهی sale معمولاً به فرآیند یا نتیجهی فروش اشاره دارد (مثلاً: «حجم فروش افزایش یافت»)، در حالیکه selling بیشتر به خود عمل فروش یا رفتار فروشنده میپردازد. هر دو در حوزهی اقتصاد، تجارت و بازاریابی کاربرد گستردهای دارند.
فروش، یکی از اساسیترین مفاهیم در اقتصاد و تجارت است و به فرآیند انتقال مالکیت کالا یا ارائهی خدمات در ازای دریافت پول یا ارزش معادل آن اطلاق میشود. این مفهوم پایهی شکلگیری بازارها و جریان یافتن سرمایه در اقتصاد است. بدون فرآیند فروش، تولید معنا نخواهد داشت و هیچ زنجیرهی تأمین یا نظام تجاری پایداری وجود نخواهد داشت. فروش نقطهی نهایی مسیر تولید و نقطهی آغاز تعامل مصرفکننده با کالا یا خدمات است.
در تجارت مدرن، فروش صرفاً به معنای تحویل کالا در ازای پول نیست، بلکه فرآیندی پیچیده و چندمرحلهای است که شامل تحلیل بازار، شناسایی نیاز مشتری، معرفی محصول، مذاکره، ایجاد اعتماد، و در نهایت، بستن قرارداد میشود. فروشندگان حرفهای باید مهارتهایی چون ارتباط مؤثر، شناخت رفتار مشتری، و تسلط بر ویژگیهای فنی محصول داشته باشند تا بتوانند مشتری را به خرید قانع کنند. امروزه فروش به یک علم و هنر تبدیل شده است که با روانشناسی، جامعهشناسی و فناوری اطلاعات نیز درآمیخته است.
فروش میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد، از فروش مستقیم و رودررو تا فروش آنلاین، فروش تلفنی، یا از طریق نمایندگیها. با گسترش تجارت الکترونیک، فروش اینترنتی سهم چشمگیری از بازار را به خود اختصاص داده است. پلتفرمهای اینترنتی مثالهایی از تحول فروش سنتی به مدرن هستند. در این نوع فروش، عواملی چون تجربهی کاربری، سادگی فرآیند پرداخت، و اعتماد به برند نقش کلیدی دارند.
از منظر اقتصادی، میزان فروش یک شاخص کلیدی برای سنجش عملکرد شرکتها، وضعیت بازار، و حتی سلامت اقتصادی یک کشور است. شرکتها برای افزایش فروش از ابزارهایی همچون تبلیغات، تخفیف، فروش ویژه (special offers)، بازاریابی دیجیتال، و ارائهی خدمات پس از فروش بهره میگیرند. گاه افزایش فروش میتواند نشانهی رشد اقتصادی و گاه صرفاً نتیجهی جنگ قیمتی و رقابت شدید بازار باشد، بنابراین تحلیل درست دادههای فروش نیازمند نگاه جامعتری است.
باید توجه داشت که فروش صرفاً یک فعالیت تجاری نیست، بلکه نوعی تعامل انسانی نیز بهشمار میآید. موفقترین فروشها آنهایی هستند که نیاز واقعی مشتری را درک میکنند و پاسخ مناسبی به آن ارائه میدهند. فروش پایدار زمانی رخ میدهد که رضایت مشتری جلب شود، اعتماد شکل بگیرد، و ارتباطی بلندمدت میان خریدار و فروشنده ایجاد گردد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فروش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروش