فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فروش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عمل فروختن

فونتیک فارسی

foroosh
اسم

selling, sale, trade, trading, disposition, vending, vendition, retailing, bargaining, jobbing, vendue

فروش سهامی که (تا مدت تعیین‌شده) بی‌سود خواهند بود.

Stocks selling ex-dividend.

چند سال است که فروش نوشابه‌های الکلی غیرقانونی شده است.

The sale of alcoholic drinks has been illegalized for some years.

پول حاصل از فروختن

فونتیک فارسی

foroosh
اسم

sales, proceeds

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

تبلیغات خوب موجب فروش خوب می‌شود.

Good advertising leads to good sales.

آن‌ها فروش پایین را به استراتژی‌های ضعیف بازاریابی مربوط دانستند.

They attributed the low sales to poor marketing strategies.

فروشنده

فونتیک فارسی

-foroosh
سازه‌ی پیوندی

a combining form (meaning: seller)

سبزی‌فروش

greengrocer

گل‌فروش

florist

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فروش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فروش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروش

لغات نزدیک فروش

پیشنهاد بهبود معانی