آخرین به‌روزرسانی:

فرید به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / farid /

single, unique, singular, incomparable, unparalleled

یکتا، بیتا، یگانه

عشق فرید

unique love

طراحی فرید

unique design

اسم خاص
فونتیک فارسی / farid /

masculine proper noun, Farid

نام مرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فرید این روزها متمرکز به نظر می‌رسد

Farid seems very centered nowadays

اینجا کسی به اسم فرید نداریم. احتمالا اشتباه شماره گرفته‌اید

There's no-one called Farid here. You must have the wrong number

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرید

  1. مترادف:
    بی‌مانند بی‌همتا تک تنها تنها واحد وحید یگانه

ارجاع به لغت فرید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرید

لغات نزدیک فرید

پیشنهاد بهبود معانی