فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فلاح به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کشاورز

فونتیک فارسی

fallaah
اسم

قدیمی farmer, fellah, tiller, peasant, cultivator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

فلاح گندم می‌کارد.

The farmer grows wheat.

فلاح خوک‌های گم‌شده‌ی خود را پیدا کرد.

The farmer found his errant pigs.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فلاح

  1. مترادف:
    حارث دهقان دهقان زارع کشاورز کشتگر
  1. مترادف:
    پیروزی رستگاری سعادت نجاح نیکبختی

ارجاع به لغت فلاح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فلاح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فلاح

لغات نزدیک فلاح

پیشنهاد بهبود معانی