آخرین به‌روزرسانی:

فی‌مابین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عبارت
فونتیک فارسی / fimaabeyn /

in between, between, median, mutual, bilateral

در میان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

رودخانه فی‌مابین دو کوه جریان دارد.

The river flows in between the two mountains.

پارک فی‌مابین مدرسه و کتابخانه واقع شده است.

The park is situated between the school and the library.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فی‌مابین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فی‌مابین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فی‌مابین

لغات نزدیک فی‌مابین

پیشنهاد بهبود معانی