in between, between, median, mutual, bilateral
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رودخانه فیمابین دو کوه جریان دارد.
The river flows in between the two mountains.
پارک فیمابین مدرسه و کتابخانه واقع شده است.
The park is situated between the school and the library.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فیمابین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیمابین