سینما و تئاتر scenario, screenplay, script, film script
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارگردان تصمیم گرفت با اضافه کردن عناصر کمدی بیشتر فیلمنامه را گیراتر کند.
The director decided to punch up the script by adding more comedic elements.
اقتباسگر فیلمنامه فکر میکند فیلمنامه نیاز به کار دارد.
The screenplay adaptor thinks the script needs some work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فیلمنامه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیلمنامه