on the verge of happening, impending, imminent, pending, forthcoming, instant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قریبالوقوع بودن
to be about to happen, to be imminent of impending, to impend
سقوط حکومتهای نکوهیده مردم قریبالوقوع است
the downfall of regimes that are hated by the people is imminent
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قریبالوقوع» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قریبالوقوع