arc, meniscus, curve, arch, bow, bucket, roundness, curvature
arc
meniscus
curve
arch
bow
bucket
roundness
curvature
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رنگینکمان در هوا قوس زیبایی ایجاد کرده بود.
The rainbow had made a beautiful arc in the sky.
فوران آب پرفشاری که در هوا قوس ایجاد کرده بود
a powerful spout that had made a curve in the sky
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قوس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قوس