با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

لوس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • ننر
  • فونتیک فارسی

    loos
  • صفت
    spoiled, babyish, pampered, mollycoddled, slap-happy, overindulged, silly, cutesy, self-indulgent, spoiled rotten, dandled
    • - تعریف زیادی بچه را لوس می‌کند.

    • - Excessive praise spoils the child.
    • - شوهرش را آن‌قدر لوس کرد که در کار منزل اصلاً کمک نمی‌کرد.

    • - She indulged her husband until he would not lift a finger around the house.
    • - بچه‌های خود را خیلی لوس نکنید.

    • - Don't indulge your children too much.
    • - لوس نشو!

    • - don't be silly!
  • عامیانه cutesie, cutesy, slap-happy, naff
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد لوس

ارجاع به لغت لوس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لوس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لوس

لغات نزدیک لوس

پیشنهاد بهبود معانی