با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

لیف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    lif
  • flesh-brush
  • the hem in a pair of pyjamas through which tape is drawn
  • loofah
  • fibre, filament
  • نساجی
  • yarn
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد لیف

ارجاع به لغت لیف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لیف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لیف

لغات نزدیک لیف

پیشنهاد بهبود معانی