امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مباشرت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mobaasherat
supervision, foremanship

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
حقوق administration
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مباشرت

  1. مترادف:
    آرمش جماع هم‌خوابگی مباضعت مجامعت نزدیکی
  1. مترادف:
    جماع کردن آرمیدن
  1. مترادف:
    کارگزاری تصدی سرپرستی نظارت
  1. مترادف:
    نظارت کردن
  1. مترادف:
    اقدام کردن پرداختن

ارجاع به لغت مباشرت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مباشرت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مباشرت

لغات نزدیک مباشرت

پیشنهاد بهبود معانی