آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

مثله کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / mosle kardan /

to cut off the ears and nose (of), to mutilate, to castrate, to truncate, to hack, to deface, to to dismember, to mangle

to cut off the ears and nose

to mutilate

to castrate

to truncate

to hack

to deface

to to dismember

to mangle

گوش و بینی کسی را بریدن، (مجازی) دستکاری کردن، مخدوش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سانسورچی‌ها مقاله‌های روزنامه را مثله می‌کردند.

Censors used to mutilate newspaper articles.

جنایتکار به مثله کردن حیوانات بی‌گناه تمایل داشت.

The criminal had a desire to mutilate innocent animals.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مثله کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
خراب کردن ناقص کردن ابتر کردن(نوشته و )
مترادف:
بریدن تکه‌تکه کردن (اندام جوارح)

ارجاع به لغت مثله کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مثله کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مثله کردن

لغات نزدیک مثله کردن

پیشنهاد بهبود معانی