امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

محترقه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آتش‌گیر

فونتیک فارسی

aatashgir
صفت
burning, flammable, flaming, inflammable

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- او با دقت مواد شیمیایی محترقه را در ظرف امنی قرار داد.

- She carefully stored the burning chemicals in a safe container.

- مواد محترقه به‌سرعت در گرما آتش گرفتند.

- The flaming materials caught fire quickly in the heat.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت محترقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محترقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محترقه

لغات نزدیک محترقه

پیشنهاد بهبود معانی