altered, erased, tampered-with, having signs of alteration, doctored
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گذرنامهی مخدوش از اعتبار ساقط است.
A tampered-with passport is invalid.
نقاشی مخدوش به دیوار آویخته شده بود.
The altered painting hung on the wall.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مخدوش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخدوش