آخرین به‌روزرسانی:

معیوب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ma'yoob /

defective, faulty, damaged, impaired, flawed, deformed, wrong, deficient, imperfect, misshapen, dud, bad, bum, hurt, unsound, irregular

عیب‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مکانیک رزوه‌ی پیج معیوب را با یک رزوه‌ی جدید جایگزین کرد.

The mechanic replaced the damaged worm with a new one.

ترمز اضطراری ماشین معیوب بود.

The car's emergency brake was faulty.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

کارشناس فنی برای عیب‌یابی سیم‌کشی معیوب در ساختمان از آمپرسنج استفاده کرد.

The technician used an ammeter to troubleshoot the faulty wiring in the building.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معیوب

  1. مترادف:
    آهمند خراب عیبناک فاسد ناقص
    متضاد:
    سالم

سوال‌های رایج معیوب

معیوب به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «معیوب» در زبان انگلیسی به defective یا flawed ترجمه می‌شود.

واژه‌ی معیوب به چیزی اشاره دارد که دارای نقص، اشکال، یا کاستی است و به‌طور کامل یا صحیح عمل نمی‌کند. این مفهوم می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله محصولات صنعتی، دستگاه‌ها، سیستم‌ها، یا حتی ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری به‌کار رود. چیزی که معیوب باشد، ممکن است کیفیت یا عملکرد مورد انتظار را نداشته باشد و در نتیجه نیاز به تعمیر، اصلاح یا جایگزینی داشته باشد.

در حوزه‌ی تولید و صنعت، محصول معیوب به کالایی گفته می‌شود که به دلایل مختلفی مانند خطای تولید، مواد نامرغوب، یا نقص در طراحی، کارایی مطلوب را ارائه نمی‌دهد. چنین محصولاتی معمولاً در کنترل کیفیت شناسایی شده و از بازار حذف می‌شوند یا تحت تعمیر و بازسازی قرار می‌گیرند. وجود محصولات معیوب می‌تواند به اعتبار شرکت آسیب برساند و هزینه‌های مالی و زمانی زیادی را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل، فرآیندهای کنترل کیفیت و استانداردسازی اهمیت بالایی دارند.

در زمینه‌ی فناوری و نرم‌افزار نیز، برنامه یا سیستم معیوب به نرم‌افزاری گفته می‌شود که دارای خطاهای برنامه‌نویسی یا باگ‌هایی است که عملکرد آن را مختل می‌کند. این خطاها ممکن است باعث کرش کردن برنامه، از دست رفتن داده‌ها، یا ایجاد مشکلات امنیتی شوند. تیم‌های توسعه نرم‌افزار به‌طور مداوم به رفع این معایب و بهبود عملکرد سیستم‌ها می‌پردازند تا تجربه‌ی کاربری بهتری فراهم شود.

در معنای گسترده‌تر، معیوب می‌تواند به ویژگی‌های شخصیتی یا رفتاری اشاره کند که موجب نقصان در تعاملات فردی یا اجتماعی می‌شود. برای مثال، فردی که در رفتار خود نقص‌هایی دارد، ممکن است از نظر اخلاقی یا اجتماعی معیوب در نظر گرفته شود. البته چنین استفاده‌ای باید با دقت و احترام همراه باشد تا از برچسب‌زنی غیرمنصفانه و قضاوت‌های سطحی جلوگیری شود.

مفهوم معیوب به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیز یا هیچ فردی کاملاً بی‌نقص نیست و همه موجودات و اشیاء ممکن است دارای نقاط ضعف و مشکلاتی باشند. پذیرش این واقعیت، به همراه تلاش برای اصلاح و بهبود، گامی مهم در رشد و پیشرفت فردی و جمعی است. شناخت معایب و رفع آن‌ها، چه در محصولات، چه در رفتارها، پایه‌ای برای ارتقای کیفیت و کارایی محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت معیوب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معیوب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معیوب

لغات نزدیک معیوب

پیشنهاد بهبود معانی