تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بوی میوههای خراب تمام آشپزخانه را پر کرده بود.
- غذای خراب در یخچال باید سریعاً دور انداخته میشد.
- رفتار خراب او در بار منجر به درگیری شد.
- این رمان به بررسی زندگی کسانی میپردازد که سبک زندگی خرابی دارند و هنجارهای اجتماعی را به چالش میکشند.
- فروشگاه فراخوانی برای اسباببازیهای خراب صادر کرد.
- دستگاه خراب بیشتر از ارزشش دردسر داشت.
- آنها شهر خراب را پساز جنگ کاوش کردند.
- ساختمان خراب یادآور تلخ از زلزله بود.
- او درحالیکه از جلسه دور میشد، افسرده به نظر میرسید.
- او سعی کرد با فیلمی خندهدار، دوست خرابش را شاد کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خراب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خراب