امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آباد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

aabaad
habitable , populous , cultivated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آباد

  1. مترادف:
    برپا دایر معمور
    متضاد:
    خراب متروک ویران
  1. مترادف:
    پررونق
    متضاد:
    بی‌رونق
  1. مترادف:
    پیشرفته توسعه‌یافته مترقی
  1. مترادف:
    تندرست سالم
    متضاد:
    عقب‌مانده
  1. مترادف:
    بسامان منظم
  1. مترادف:
    غنی مرفه

ارجاع به لغت آباد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آباد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آباد

لغات نزدیک آباد

پیشنهاد بهبود معانی