با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

بسامان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

besaamaan
orderly, organic, refined, regular, tidy, trim
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بسامان

ارجاع به لغت بسامان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بسامان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بسامان

لغات نزدیک بسامان

پیشنهاد بهبود معانی