فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مدهوش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بیهوش
  • فونتیک فارسی

    madhoosh
  • صفت
    unconscious, having passed out, stupefied, fainted
    • - مست و مدهوش روی پیاده‌رو افتاده بود.

    • - He was lying on the sidewalk, drunk and unconscious.
    • - از شنیدن خبر ارتقای ناگهانی خود مدهوش شد.

    • - She was stupefied by the news of her unexpected promotion.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مدهوش

ارجاع به لغت مدهوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدهوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مدهوش

لغات نزدیک مدهوش

پیشنهاد بهبود معانی