آخرین به‌روزرسانی:

مدهوش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بیهوش

فونتیک فارسی

madhoosh
صفت

unconscious, having passed out, stupefied, fainted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مست و مدهوش روی پیاده‌رو افتاده بود.

He was lying on the sidewalk, drunk and unconscious.

از شنیدن خبر ارتقای ناگهانی خود مدهوش شد.

She was stupefied by the news of her unexpected promotion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مدهوش

  1. مترادف:
    بی‌حال غش‌کرده
  1. مترادف:
    بی‌خویشتن بی‌خود بی‌هوش محو
  1. مترادف:
    حیران شگفت‌زده سرگشته مبهوت متحیر
  1. مترادف:
    لایعقل

ارجاع به لغت مدهوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدهوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدهوش

لغات نزدیک مدهوش

پیشنهاد بهبود معانی