directorship, management, conduct, direction, principalship, supervision, editorship, managing, directorate, administration
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مدیریت دانشگاه
the university administration
مدیریت و مسئولیتهای مربوطه
management and the duties associated with it
سوء مدیریت آنان کشور را به فقر و فلاکت کشید.
Their mismanagement left the country impoverished.
مدیریت خوب موجب رونق رستوران شد.
Good management caused the restaurants prosperity.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مدیریت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدیریت