castaway, outcast, discarded, castoff, unloved, derelict, unlovable, expelled, pariah, ostracized, shunned, boycotted, banished, rejected
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مطرود اجتماع
rejected by the society
رفتار او موجب شد که مطرود خانواده شود.
Her behavior caused her to be ostracized by the family.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مطرود» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مطرود