فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مطرود به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طردشده

فونتیک فارسی

matrood
اسم صفت

castaway, outcast, discarded, castoff, unloved, derelict, unlovable, expelled, pariah, ostracized, shunned, boycotted, banished, rejected

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مطرود اجتماع

rejected by the society

رفتار او موجب شد که مطرود خانواده شود.

Her behavior caused her to be ostracized by the family.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مطرود

  1. مترادف:
    رانده رجیم عاق مردود منفور
  1. مترادف:
    متروک
  1. مترادف:
    نکوهیده

ارجاع به لغت مطرود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مطرود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مطرود

لغات نزدیک مطرود

پیشنهاد بهبود معانی