با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

معلم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آموزگار، استاد، دبیر، مدرس

فونتیک فارسی

mo'allem
اسم
teacher, coach, educator, trainer, instructor, master, disciplinarian, professor, lecturer, reader, governess, schoolmarm, expositor, preceptor, prolocutor, adviser, instructress, schoolmaster, pedagogue, schoolmistress, monitor, guide, mentor

- معلم مریض است؛ بنابراین امروز کلاس نخواهیم داشت.

- The teacher is sick; consequently, we won't have class today.

- او دیر آمد و معلم خیلی دلخور شد.

- He was late and the teacher became quite pissed.

- معلم به شاگرد تکلیف کرد که دیگر دیر نیاید.

- The teacher adjured the student to be late no more.
نشان‌دار

فونتیک فارسی

mo'lam
صفت
marked

- کلمات معلم

- marked words

- قیمت‌های معلم

- marked prices
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معلم

ارجاع به لغت معلم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معلم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معلم

لغات نزدیک معلم

پیشنهاد بهبود معانی