مفعول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • چیز یا کسی که فعل بر آن انجام شده
  • فونتیک فارسی

    maf'ool
  • اسم
    دستور زبان object, accusative
    • - مفعول مستقیم، مفعول بی‌واسطه

    • - direct object
    • - مفعول حرف اضافه

    • - object of preposition
  • (مسائل جنسی) کسی که دخول بر او صورت می‌گیرد
  • فونتیک فارسی

    maf'ool
  • اسم
    passive
    • - جیکوب در رابطه‌ی ما کاملا مفعول است.

    • - Jacob is quite passive in our relationship.
    • - تو دوست داری مفعول باشی؟

    • - Do you like to be passive?
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مفعول

ارجاع به لغت مفعول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مفعول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مفعول

لغات نزدیک مفعول

پیشنهاد بهبود معانی