مقدس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پارسا، منزه

فونتیک فارسی

moghaddas
صفت
holy, consecrated, sacred, inviolate, saint, pious, divine, spiritual, blessed, sacrosanct, hallowed, saintly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- نام مقدس او را ستایش می‌کنیم.

- We bless his holy name.

- در این مکان مقدس

- in this blessed ground

- خون سربازان ما این سرزمین را مقدس کرده است.

- This ground has been hallowed by the blood of our soldiers.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقدس

ارجاع به لغت مقدس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقدس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقدس

پیشنهاد بهبود معانی