آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ آبان ۱۴۰۴

    Came

    keɪm keɪm

    مصدر:

    come

    شکل سوم:

    come

    سوم‌شخص مفرد:

    comes

    وجه وصفی حال:

    coming

    معنی came | جمله با came

    گذشته‌ی ساده‌ی فعل come

    He came home late last night.

    دیشب دیر به خانه آمد.

    The sun came out from behind the clouds.

    خورشید از پشت ابرها بیرون آمد.

    noun countable

    میله‌ی سربی (برای نگه‌داری قاب شیشه به ویژه در پنجره‌های رنگی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The artisan carefully placed each piece of glass into the came.

    هنرکار هر شیشه را با احتیاط درون میله‌ی سربی قرار داد.

    The came added a beautiful and decorative touch to the window.

    میله‌ی سربی جلوه‌ای زیبا و تزئینی به پنجره افزود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد came

    1. verb come from; be connected by a relationship of blood, for example
      Synonyms:
      arose happened occurred appeared emerged arrived followed descended originated stemmed derived proceeded grew developed rose extended reached advanced approached flowed issued ensued transpired sprung matured amounted emanated entered befell accrued loomed
    1. verb to have an orgasm
      Synonyms:
      climaxed ejaculated
    1. verb come under, be classified or included
      Synonyms:
      became got turned grew developed evolved fell do proceeded fared waxed
    1. verb come to one's mind; suggest itself
      Synonyms:
      occurred befell betided
    1. verb be a native of
      Synonyms:
      hailed originated
    1. verb add up in number or quantity
      Synonyms:
      totalled amounted numbered fell extended spread expanded occurred
    1. verb reach a destination; arrive by movement or progress
      Synonyms:
      arrived reached happened occurred appeared attained passed got developed transpired befell happed betided
    1. verb develop into
      Synonyms:
      advanced moved proceeded progressed approached amounted marched
      Antonyms:
      left departed went retreated receded

    سوال‌های رایج came

    شکل سوم came چی میشه؟

    شکل سوم came در زبان انگلیسی come است.

    وجه وصفی حال came چی میشه؟

    وجه وصفی حال came در زبان انگلیسی coming است.

    سوم‌شخص مفرد came چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد came در زبان انگلیسی comes است.

    ارجاع به لغت came

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «came» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/came

    لغات نزدیک came

    • - cambyses(ll)
    • - camcorder
    • - came
    • - camel
    • - camel driver
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.