Issued

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    issues
  • وجه وصفی حال:

    issuing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
منتشرشده، اعلام‌شده، صادرشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the issued date
- تاریخِ اعلام‌شده
- the issued certificate
- گواهی صادرشده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد issued

  1. adjective circulated
    Synonyms: broadcast, televised, made public, announced, disseminated, published, promulgated, expressed, spread, delivered, distributed

ارجاع به لغت issued

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «issued» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/issued

لغات نزدیک issued

پیشنهاد بهبود معانی